همه جدید شده اند
همه جديد شده اند
نگاه ها
چهره ها
لباس ها
رفتارهاهمه جدد شده اند
اما آسمان و زمین
آسمان آبی
روشن
زمین سبز و گلی ِ ترک خورده بیابان
همه جديد شده اند .
در این خانه ی قدیمی
آدم ها همان هستند
لطیف تر
خانه ها همان هستند
رنگی تر
ماشین همان اسب است
بخار دارد
کمباین همان گاو است
گازوئیل چران
گاز و نفت بوی چوب و زغال را شستند
کاناپه و کاشی حصیر را خوردند .
قدیمی ها ساده بودند .
قدیمی ها با هم دوست بودند
صورت شان لک داشت
لباس شان کک داشت
خانه شان چکه می کرد
قدیمی ها با هم دوست بودند
...
آنها مردند.
همه جدید شدند.
عشق ها
ایمان ها
خدا ها
همه جدید شدند
همه نو و تازه شدند.
صورت ها ماه اند
لباس ها اتو اند
چروک ها و چکه ها مردند.
اما آسمان و زمین هنوز هستند
...
...
جدیدتر شوندا
سعید زینالی
+ نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت 20:53 توسط مهدی بابایی
|
فاحشه ی پُر کاریست