گفت وگوی شیرین و فرهاد
| ز هر رشته که شیرین عقده بگشاد |
| یکی گوهر بر آن آویخت فرهاد |
| نشد خوبی عنان جنبان نازی |
| کزان کوته شود دست نیازی |
| چو حسن و عشق در جولانگه ناز |
| عنان دادند لختی در تک و تاز |
| نگهبانان ز هر سو در رسیدند |
| دو مرغ هم نوا دم در کشیدند |
| حکایت ماند بر لب نیم گفته |
| شکسته مثقب و در نیم سفته... |
| نوای عشقبازان خوش نواییست |
|
که هر آهنگ او را ره به جاییست |
| اگر چه صد نوا خیزد از این چنگ |
| چو نیکو بنگری باشد یک آهنگ |
| حکایت ماند بر لب نیم گفته |
| شکسته مثقب و در نیم سفته |
| غرض عشق است اوصاف کمالش |
| اگر وحشی سراید یا وصالش |
وحشی بافقی- منظومه فرهاد و شیرین
تهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان
+ نوشته شده در شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 20:28 توسط مهدی بابایی
|

فاحشه ی پُر کاریست