اشتياق
سیبِ سرخِ غروب
در دامانِ شب افتاده
انتظار
ایستاده پشتِ پنجره
راه
همچنان خودش را مرور می کند
خاطرات
مرا
باد
پرده را سرک می کشد
اشتیاقم
آمدنت را
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۱ ساعت 9:4 توسط مهدی بابایی
|
فاحشه ی پُر کاریست